فیلم و سریال

حضور غافلگیر کننده حبیب و رفقایش در سریال سروش صحت

تمهید استفاده از قهرمان آثار پیشین در محصول جدید یک کارگردان شاید در آثار فیلمسازان بزرگ سینمای جهان با نمونه‌هایی همچون نشان دادن یک خانه و یا اشاره به یکی از اشیا داخل خانه باشد اما سروش صحت در سریال مگه تموم عمر چندتا بهاره تلاش کرده است پا را فراتر بگذارد و با شکستن تمامی دیوارهای چهارم اطراف شخصیت‌ها بازی در بازی جالبی را با کاراکترهای سریال‌های موفق گذشته‌اش داشته باشد. این شیطنت‌ها در کنار لختی و بی‌خیالی ذاتی شخصیت‌ها که گویی هیچ چیز این جهان برایشان جدی نیست و جدی‌ترین اتفاق‌ها هم برایشان مانند خوردن یک لیوان آب خنک قابل حل کردن است باعث شده مخاطب خودش را در کنار شخصیت‌های سریال بیابد و خود را بخشی از جریان سیال داستان قلمداد کند.

در این رهگذر استفاده از شخصیت‌های محبوبی که صحت در جهان داستانی سریال‌های گذشته‌اش خلق کرده است باعث شده است که مخاطب در جهانی موازی به این اندیشه کند که چطور می‌توان در دنیایی زیست که قهرمان‌ها و شخصیت‌های محبوبش روزی سوار تاکسی‌ای شود که شما هم در آن نشسته‌اید و یا در پارکی قدم بزند که روزی مخاطب در آن پارک قدم زده است. شکستن دیوار چهارم در سریال جدید سروش صحت از آن جهت قابل تامل است که در کنار بی‌خیالی و کرختی‌ای که شخصیت‌های سریال آن را دنبال می‌کنند واجد معانی متفاوتی است که در شکل و شمایل شخصیت‌های قدیمی بروز کرده است.

به عبارتی دیگر گستره طیف فکری حاضر در مجموعه‌های سروش صحت با سلایق و اندیشه‌های مختلف پای خود را به جهان تازه داستانک‌های سریال جدید کارگردان باز کردند. می‌توان این موضوع را از همان قسمت نخست مانند یک نخ تسبیح تا همین قسمت‌های میانی سریال جست‌وجو کرد. آنجایی که مسئولان سابق فدراسیون فوتبال که در قسمت‌هایی از سریال پژمان و بعدتر در قسمت‌هایی از سریال لیسانسه‌ها حضور داشتند در سکانس اول کوه‌نوردی نیما و خواهرش با همان کت و شلوار و کیف‌های اداری می‌دوند تا همین قسمت سیزدهم که یهو سر و کله حبیب و رفقایش در سریال پیدا شد و با بامزگی‌های خاص خودشان یادآور روزگار خوش پخش مجموعه لیسانسه‌ها و فوق‌لیسانسه‌ها را زنده کردند. یا در قسمت‌های قبلی حضور خانوم شیرزاد که منشی دکتر نیما افشار در سریال ساختمان پزشکان بود.

انگار سروش صحت می‌خواهد همچون همان ملودی معروف سریال لیسانسه‌ها دست مخاطب را بگیرد و با خودش به جهان‌های تازه‌ای که خلق کرده است ببرد. «تو بیا با من نگارا تازه کن هوای ما را»

 

به این مطلب امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز ۰ / ۵. تعداد آرا: ۰

اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا