
نقد فیلم The Substance | نفرین پیری
در این مقاله از ماندالا مگ، به نقد و بررسی فیلم The Substance میپردازیم. داستان ستارهای در خیابان هالیوود که در اولین مواجه مخاطب با فیلم، نشان دهنده گذر زمان و کم تر شدن توجه و جذابیت این ستاره، یعنی الیزابت اسپارکل است.
هشدار! “این مطلب حاوی اسپویل داستان فیلم The Substance است.”
دمی مور نقش یک هنرپیشه سالخورده را ایفا میکند که درمانی مرگبار برای فرار از نفرین پیری و میانسالی را انتخاب میکند. این فیلم پر از نشانه است. پس بهتر است برای فهم دقیق جزئیات، تک به تک نشانهها را با هم بررسی کنیم.
دنیای الیزابت در فیلم The Substance
در همه جای دنیای الیزابت آینه هایی وجود دارد؛ آینه های واقعی و دستگیره های دری صیقلی، همچنین عکس هایی از او در راهروهای استودیو و پرتره ای غول پیکر در خانهاش وجود دارد، به طوری که بدن و چهره جوان ترش همیشه به او نگاه میکند. توجه کنید که الیزابت هنوز از نظر هر فردی جذابیتهای ظاهری قابل توجهی دارد و در اوایل دهه 50 زندگی خودش است، اما گویا این زیبایی و تراشیدگی دیگر برای مخاطب جذاب و مورد تائید نیست.
روایت داستانی فیلم The Substance از استودیو فیلمبرداری شو ایروبیک او شروع میشود. زن میانسالی که هنوز سرزنده و زیباست. اما انگار این زیبایی و سرزندگی برای مخاطب کافی نیست؛ بلکه فرسنگها از کافی بودن فاصله دارد و این مسلما تبعیض جنسیتی فرهنگ رسانه و وسواس آن به زیبایی زنان است که آنان را ناامید و حتی طرد میکند.
در ادامه فیلم The Substance مشاهده میکنیم که الیزابت بعد از اتمام فیلمبرداری از راهرویی گذر میکند که با پوسترهای او مزین شده و در حین راه رفتن او در حال تشکر از افرادیست که تولد اورا تبریک میگوند. او به سمت سرویس بهداشتی خانم ها میرود که با در بسته مواجه میشود و این اولین مواجه شخصیت الیزابت با موانع در فیلم The Substance است.
پس به اجبار به سمت سرویس بهداشتی مردانه میرود و به صورت اتفاقی گفت و گوی مدیر برنامه یعنی هاروی، که در ادامه با او بیشتر آشنا میشویم، را میشنود که با خشم و بیصبری به حضور یک زن میانسال در معرض توجه و محبوبیت اعتراض کرده و متقاضی یک نسخه جوانتر است.
بعد از شنیدن این تماس الیزابت را با نگاه بهت آور جلوی آینه همان سرویس بهداشتی میبینیم. هر چند که در تصویر زنی زیبا با اندام بینقص و صاف مشاهده میکنیم، اما گویی حضور چند چین و چروک تنها چیزی است که به چشم الیزابت میآید.
تاریخ انقضا
انگار که او تا به این لحظه متوجه حضور آن چین و چروکها نشده بود. یکی از ویژگیهای اصلی این فیلم بیان اغراق شدهی روند پیری است که خود به طور طبیعی میتواند ظاهر منزجر کنندهای داشته باشد اما مساله اصلی چیز دیگریست و آن چیزی نیست جز وحشت از بدن زن میانسال! چیزی که جامعه آن را کهنگی درونی ترجمه میکند، مهم نیست که تو چه قدر زیبا و یا موفقی، تاریخ انقضای تو فرا رسیده!
این پیام را در صحنه ی گفت و گوی مستقیم هاروی و الیزابت در زمان صرف ناهار میشنویم. هاروی به الیزابت توضیح می دهد که چرا دیگر جذاب نیست. در این صحنه، معیارهای زیبایی و زن جذاب بودن را توسط نماینده جامعه مردسالار که همان مرد میگو خور است را به طور مستقیم میشنویم. در واقع پیام اصلی توسط نماینده همان جامعه حکم فرما به ما ابلاغ میشود!
هاروی از لحاظ بصری هیچ جذابیت ظاهری ندارد؛ او حتی آراسته و مسواک زده هم نیست. هاروی را در حالی مشاهده میکنیم که به طرز چندش آوری در حال میگو خوردن است و در همین حین قوانین جذابیت و جذب مخاطب را برای الیزابت بازگو میکند.
و این جاست که فاجعه استارت میخورد. هاروی میگوید مردم همیشه دنبال آبجکت جدید و جذاب تری هستند و این جذابیت در 50 سالگی متوقف میشود. این را میگوید و یک میگو چندش آور دیگر را گاز میزند.
با همهی این توصیفات، حرف هاروی میگو خوری که ما از او خوشمان نمیآید، سند است و مخاطب نیز به همراه الیزابت چشم به دهان او دوخته تا حکم اخراج او را ابلاغ کند.
در صحنه دیگری الیزابت در حال رانندگیست و پوستر خود را در حال پاره شدن میبینید؛ این یعنی دوران اوج الیزابت اسپارکل به رسما اتمام رسید!
الیزابت بعد از دیدن این صحنه تصادف کرده و به بیمارستان میرود. او در این تصادف آسیبی نمیبیند اما به عنوان یک کاندیدای عالی انتخاب میشود. The Substance طعمه بعدی خود را پیدا کرد. پرستار بیمارستان در جیب پالتوی زدر الیزابت فلشی قرار میدهد که محتوای The Substance را به کاندیدای انتخابی خود توضیح میدهد.
محتوای داخل فلش با صدای همان پرستار داخل بیمارستان ضبط شده که از مخاطبش این سوال را میپرسد:
آیا تا به حال رویای یک نسخه بهتر از خودت رو داشتی؟
جوان تر، زیبا تر، عالی تر
این کلمه ها برای شما آشنا نیست؟ کد هایی که مدام از طریق رسانه به صورت شبانه روزی به ما تزریق میشود و وعده زیبایی در کوتاه ترین زمان ممکن را میدهد؛ مثل جوان شدن با انواع دارو و عمل های زیبایی. اما درنهایت الیزابت بعد از کلنجار رفتن با خود تصمیم به استفاده از این ماده میگیرد.
جا به جایی کالبد یا مردن به طور ضمنی
الیزابت با تزریق The Substance مرگ تدریجی و درد آور خود را آغاز میکند. جوان سازی آغاز میشود. ابتدا چشم های او تقسیم میشود و بلافاصله الیزابت را در کف حمام میبینیم که در حال دست ون پا زدن است و انگار روح از تن او خارج میشود.
بدن افتاده الیزابت کف حمام میتواند نشانگر این باشد که زنان از یک سنی به بعد باید یک پایشان دائما در اتاق های سفید عمل و کلینیک های زیبایی باشد و زنان صرفا به علت زن بودنشان محکوم به حضور دائمی در اتاق های سفید هستند. تنها برای خلق صحنهای دلرباتر و سرگرم کنندهتر برای جامعهی سخت پسند مردهای میگوخور!
در پلان بعدی نسخه جدید الیزابت اسپارکل از ستون فقرات او خارج میشود. نسخهای از خودش که سو نام دارد از شکافی در پشتش به دنیا میآید و چشم های جدید باز میشوند. بدن جدید برای جلوگیری از شکستن خود، با تغذیه سرمی از ستون فقرات بدن قدیمی میتواند تعادلش رو حفظ کند. سرم رابطهای همزیستی بین الیزابت و سو برقرار میکند و گوینده فیلم The Substance از او میخواهد هر هفت روز یک بار هوشیاری بین دو بدن را تغییر دهد.
اما مساله اینجاست که حیات مستقلی از خودش ندارد. مخاطب آگاه است که سو، عمر کوتاهی دارد. طول زندگیش به الیزابت وابسته است و حالا منبع تغذیه این عروسک جذاب و دوست داشتنی، بدن نفرین شده قبلی است. از همه مهم تر این دو نفر یکی هستند! دو ورژن از یک نفر!
جانشین الیزابت به عنوان مجری برنامه می شود و به سرعت به شهرت می رسد و سو رولز در زندگی جدید خود از شهرت و سبک زندگی بیدغدغه لذت می برد در حالی که وضعیت الیزابت به طور فزایندهای تلخ و تلختر میشود.
شعار فیلم The Substance
دختران زیبا همیشه باید لبخند بزنند! یکی از خطرناکترین و پستترین جملاتی که تا به حال به زنان گفته شده است و نشات گرفته از استانداردهای اجباری است که امروزه زنان با آن روبرو هستند. از دیدگاه من، هدف کارگردان نشان دادن وحشت بدنی زنان است که درست انجام شده و نشان دادن صحنههای آزاردهنده، تأثیرگذار، جذاب و منزجرکننده در فیلم The Substance بی دلیل یا سادیستی نیست و برای ایجاد حس مشترک بین الیزابت و مخاطب است.
به همین ترتیب برهنگی در فیلم احساس جنسی را تلقی نمیکند، تقابلآمیز است و از مخاطب میخواهد فشارهای اجتماعی تحمیلشده بر زنان را بازتاب دهد، این فیلم از ایجاد ناراحتی یا وادار کردن شما به فکر کردن در مورد رفتار خود اجتناب نمیکند. تامل برانگیز است و با بازی های خیره کننده از دمی مور و مارگارت کوالی اثری با کیفیت و تاثیر گذار را ارائه میدهد.
فاجعه از زمانی نمایان میشود که سو تصمیم می گیرد برای یک شب در زمان تعویض کالبد خود، برنامه جا به جایی را به تعویق انداخته و مایع تثبیت کننده بیشتری از الیزابت استخراج می کند.
وقتی الیزابت به هوش میآید متوجه می شود دست هایش با سرعت بسیار بیشتری پیر میشوند و پس از تماس با تامین کننده The Substance، تامین کننده به الیزابت هشدار می دهد که ماندن در نقش سو بیش از 7 روز باعث آسیب جبران ناپذیری به الیزابت خواهد شد.
اما سو تصمیم می گیرد کنترل کامل را در دست بگیرد و از تعهد به برنامه روتین هفت روزه امتناع میورزد. درست 3 ماه بعد در شب ویژه سال نو، سو متوجه میشود که بدن الیزابت کاملاً از مایع تثبیت کننده تخلیه شده است و تنها راه برای جبران آن این است که الیزابت بیدار شود. او سعی می کند به عقب برگردد و فقط بدن الیزابت را بیابد که اکنون به طرز وحشتناکی پیر و عجیب شده است. او اکنون یک قوز پشت ناقص است که از سو خشمگین است.
الیزابت به دلیل خراب کردن بدنش با تامین کننده خود تماس می گیرد تا سرمی تهیه کند که چارهای برای نابودی و کشتن سو باشد اما در لحظه تزریق کمی تردید میکندو در این بین باند همزیستی را مختل شده و هر دو زن را همزمان و بعد از آن کاملا هوشیار میشوند.
سو با پی بردن به هدف اصلی الیزابت، عصبانی می شود و الیزابت را به طرز وحشیانه ای به قتل میرساند و سپس برای میزبانی مراسم ویژه سال نو، درست قبل از آماده شدن برای مراسم، شاهد فروپاشی بدن سو هستیم. طوری که به سرعت ناخنها و دندانهایش را خراب شده و حتی یک گوشش کنده شده و میافتد.
سو با عجله به آپارتمان خود می رود و سعی می کند با استفاده از سرم فعال کننده باقیمانده، نسخه جدیدی از خود ایجاد کند. علیرغم هشدار تامین کننده، برای دور انداختن هر سرم فعال کننده، از آن استفاده کرده که منجر به ایجاد یک ترکیب عجیب و غریب از هر دو زن میشود و این موجود جدید خلق شده با پوشیدن ماسک موقت الیزابت اسپارکل به میان جمعیت میرود.
موجودی برای پخش زنده در اواسط سخنرانی روی صحنه ظاهر میشود. ماسک میافتد و وحشت به جان تماشاگران حاضر میرود و در هرج و مرج حکمفرما میشود. در این لحظه با یک مرد با استفاده از پایه میکروفون سر اهریمنی را از بدن جدا میکند در حالی که خون به همه جای موجود میپاشد.
از باقیماندههای هیولای جدید، چهره اصلی الیزابت ظاهر می شود او به سمت ستاره نادیده گرفته اش در پیاده روی مشاهیر هالیوود میخزد و به روی همان ستاره ابتدایی فیلم جایگزین شده و با تمام وجود لبخند رضایت را تحویل تماشاگر میدهد.
وسواس او برای مشهور ماندن چیزی است که واقعاً همه چیز را به سمت نابودی سوق میدهد. او چنان درگیر معیارهای زیبایی شده است که با کمال میل و بدون فکر کردن وارد این روند کابوس وار می شود و در نهایت این خواستهای است که جامعه مردسالار هالیوودی از آبجکتی به نام زن دارد:
زیبا باش، سرگرم کن و بعد ناپدید شو!
حضور در صنعتی کنترل شده توسط مردان، نادیده گرفتن استعدادهایش، خواسته های زنستیزانه، همه و همه الیزابت را به سمت مادهای سوق میدهد که سند نابودی اوست. در واقع چیزی که قرار بود یک پیروزی مشترک باشد، بیشتر شبیه به رقابتی با نسخه بهتری از خودش شد. امیدواریم از خواندن نقد فیلم The Substance در ماندالا مگ لذت برده باشید.
فیلم به خوبی معیارهای زیبایی پسندانه جامعه و میل روز افزون به پذیرفته شدن در جامعه را به تصویر میکشه. نقد بسیار عالی و با نگاه ریزبینانه به فیلم ارائه شده
افسوس و صد افسوس 😢
پیشنهاد میکنم فیلم
نقد بسیار عالی و با نکته سنجی همراه بود و به چیزهایی اشاره کرده بود که حین فیلم دیدن دقت نکرده بودم