
10 تا از بهترین فیلم های علمی تخیلی تاریخ سینما که باید ببینید
بیگانهها، فضانوردان، سفر زمان یا هر سوژهای را نام ببرید که به ذهنتان میرسد تا ببینید که یک فیلم علمی تخیلی (یا بهتر علمیخیالی) خیرهکننده دربارهاش وجود دارد. همین موضوع، تهیه فهرستی از بهترین آثار سینمایی علمی تخیلی را به امری تقریبا غیرممکن بدل میکند. آنچه در ادامه میخوانید ده فیلم برتر ژانر علمی تخیلی بر اساس آرای کاربران سایت «آیامدیبی» (IMDb) است و فقط یک شروع ساده و عامهپسند به شمار میرود؛ وگرنه این فهرست میتوانست تا بیست، سی، پنجاه یا حتی صد فیلم دیدنی و تحسینشده هم پیش برود. شاید روزی بیشترش کردیم!
بهترین فیلم های علمی و تخیلی سینما بر اساس امتیاز در سایت آیامدیبی مرتب شدهاند. با ماندالا همراه باشید.
فیلم میان ستاره ای | ۲۰۱۴ | Interstellar
- کارگردان: کریستوفر نولان
- امتیاز میانگین ۲ میلیون کاربر سایت «آیامدیبی»: ۸.۷ از ۱۰
درام حماسی و فضایی نولان درباره ماموریتی برای یافتن دنیایی تازه گاهی وقتها توسط برخی غیرمنصفانه به عنوان نمونه فیلمی قضاوت میشود که ظاهری بهمراتب دیدنیتر از محتوایی نهچندان غنی دارد. مسلم است که قلابهای داستانی «میانستارهای» بیشتر احساسی هستند تا فلسفی (و البته که این قاضیان بیانصاف هم حساب پایانبندی فیلم را – که جاذبه را به چالش میکشد – جدا میکنند) اما نباید فراموش کرد که فیلم «میانستارهای» یک رویداد نادر است در ژانر علمی تخیلی: بلاکباستری موفق. متیو مککانهی، آن هاتاوی و جسیکا چستین، همه در نقشهای اصلی خود عالی هستند؛ و نمایش زمین در آخرین مراحل حیاتش و جایی که دیگر نمیتواند محلی برای زندگی انسانها باشد، تاثیری شگرف و فراموشنشدنی دارد. دکورها و رویدادگاههای عالی شامل ترسیمی واقعگرایانه از یک سیاهچاله فضایی و موسیقی متن تسخیرکننده و از یاد نرفتنی هانس زیمر، به مقیاس و درام «میانستارهای» بسیار افزودهاند.
فیلم ماتریکس | ۱۹۹۹ | The Matrix
- کارگردان: واچوفسکیها
- امتیاز میانگین ۲ میلیون کاربر سایت «آیامدیبی»: ۸.۷ از ۱۰
پیش از نمایش عمومی جریانساز «ماتریکس» در سال ۱۹۹۹ تقریبا این قانون نانوشته وجود داشت که فیلم های علمی تخیلی تجاری با اینکه میتوانند مُد روز باشند (مثل بلید رانر) اما باید بر این امر تمرکز داشته باشند که عناصر علمیتخیلی را به داستانی انسانی تزریق کنند. واچوفسکیها با «ماتریکس» این اندیشه و قانون را برعکس کردند و ویرانشهری در آینده را به تصویر کشیدند که در آن تمام انسانها در واقعیتی شبیهسازیشده به دام افتادهاند و از آنها به عنوان منبع انرژی موجودات هوش مصنوعی استفاده میشود. زمانی که یک هکر به نام نئو (کیانو ریوز) از دروغ بودن دنیایی آگاه میشود که در آن زندگی میکند جستوجویی را برای رسیدن به حقیقت آغاز میکند. چند مورد از ابتکارهای سبکی فیلم -مثل باران دیجیتالی رمزهای سازنده ماتریکس- به نمادهایی از فرهنگ معاصر بدل شدهاند؛ و با در نظر گرفتن محبوبیت گسترده فیلم بدیهی بود که دنبالههای متعددی بر آن ساخته شوند؛ و با اینکه آنها کمی از تاثیر فیلم اول کاستند اما «ماتریکس» همچنان به لحاظ کارگردانی بیعیبونقص و ترکیب یک خط داستانی – که شما را واقعا به فکر میاندازد – با فصلهای اکشن دیدنی و تروتازه، اثری منحصربهفرد است. این فیلم، واچوفسکیها را در خط مقدم فیلمهای اکشن قرار داد که از آن زمان به قلمروی ژانری بهتری بدل شده است.
فیلم ترمیناتور ۲: روز داوری | ۱۹۹۱ | Terminator 2: Judgment Day
- کارگردان: جیمز کامرون
- امتیاز میانگین ۱ میلیون و ۱۰۰ هزار کاربر سایت «آیامدیبی»: ۸.۶ از ۱۰
اگر «ترمیناتور» سطح فیلم های علمی تخیلی را بالا برد، «ترمیناتور ۲: روز داوری» آن سطح را بهطور کامل درهم شکست. این دنباله درست مثل فیلمهای سایبورگی (آدم مکانیکی) بسیار زیادی که پیش از آن ساخته شدند (از جمله قسمت اول) تفسیری است در باب اینکه انسان بودن چه معنایی دارد؛ و زمانی که بحث گسترش فناوری هوش مصنوعی به میان میآید، کجا دیگر کار از کار گذشته است. در حالی که پیرنگ واقعا در ادامه فیلم اول قرار میگیرد (ترمیناتوری به لسآنجلس فرستاده میشود تا جان کانر (با بازی ادوارد فِرلانگ) را بکشد؛ پسری که در نهایت رهبر جنبش مقاومت بشر میشود) «روز داوری» از این جهت در چنین فهرستی قرار گرفته است و در کل نیز بالاتر از فیلم اول است که جلوههای ویژه رایانهای شگفتانگیزی دارد. جیمز کامرون حقیقتا جلوههای رایانهای پیشگامانهای را برای خلق ترمیناتورها به کار گرفت که تا آن روز هیچکس موفق به انجامش نشده بود؛ و البته که نماهای ذوب شدن فلزی که مربوط به ربات قاتل میشوند هم هنوز پس از گذشت بیش از سی سال خارقالعادهاند.
درباره «ترمیناتور» محصول ۱۹۸۴ (که امتیاز میانگین ۸.۱ از ۱۰ را از ۸۹۹ هزار کاربر سایت «آیامدیبی» گرفته است و در بین آثار برتر ژانر علمیتخیلی جایگاهی همیشگی دارد) میتوان گفت که یک تصمیم در خصوص انتخاب بازیگر نقش اصلی میتوانست سرنوشتی متفاوت را برای این مجموعه فیلم رقم بزند. استودیو واقعا میخواست او. جِی. سیمپسِن نقش اصلی را بازی کند و از سوی دیگر، جیمز کامرون تازه با آرنولد شوارتزِنِگر دیدار کرده بود تا بهعمد تعاملی بد با او داشته باشد و بگوید اصلا به درد این نقش نمیخورد! با وجود این، جیمز و آرنولد رابطه خوبی با هم برقرار کردند و در ادامه، نقش آرنولد تغییر کرد. او ابتدا برای ایفای نقش کایل ریس در نظر گرفته شده بود ولی کامرون خواست او برای نقش سایبورگ آدمکش در نظر گرفته شود که از سال ۲۰۲۹ به گذشته فرستاده میشود تا زنی (لیندا همیلتن) را در سال ۱۹۸۴ بکشد که پسرش میتواند ناجی آیندهای پساآخرزمانی باشد. «ترمیناتور» واقعا کارنامه کامرون و شوارتزنگر را به عنوان کارگردان و بازیگر ژانر اکشن راه انداخت. ضرباهنگ بیرحمانه و خشن فیلم جور فیلمنامهای را کشید که در دستان کارگردانی نامناسب و نابلد میتوانست آبکی ارزیابی شود. نتیجه اینکه «ترمیناتور» به اثر اساسی از فرهنگ عامه بدل شد که امروز همچنان بار میدهد.
فیلم بازگشت به آینده | ۱۹۸۵ | Back to the Future
- کارگردان: رابرت زِمِکیس
- امتیاز میانگین ۱ میلیون و ۳۰۰ هزار کاربر سایت «آیامدیبی»: ۸.۵ از ۱۰
مسلم است که این فیلم یک کمدی است؛ و همینطور یک فیلم خانوادگی؛ اما با اینکه «بازگشت به آینده» شاید فاقد جدیت سینمایی بیشتر همتاهایش در ژانر علمی تخیلی است به هر حال با موفقیت حالوهوای مناسب را خلق کرده است. مارتی مکفلای (مایکل جی. فاکس) نوجوانی معمولی از دهه ۱۹۸۰ است که به لطف دوستی توضیحدادهنشدهاش با دانشمندی دیوانه به نام داک براون (کریستوفر لوید) به ماشین زمان دسترسی دارد. مارتی بهواسطه یک سری اتفاقهای از سر بدشانسی به سال ۱۹۵۵ فرستاده میشود؛ جایی که او با نوجوانهایی دوست میشود که در آینده پدر و مادرش میشوند؛ اما دخالت او در این دنیا و تاریخچه خانواده خودش در واقع به این معناست که مارتی غیرعمدی دارد آینده خودش را بازنویسی یا احتمالا پاک میکند. «بازگشت به آینده قسمت دوم» در سال ۱۹۸۹ اکران شد که جهشی کمتر موفق را به سال خیالی ۲۰۱۵ پیش روی تماشاگران گذاشت. قسمت پایانی سهگانه در ۱۹۹۰ روی پرده سینماها رفت و حالوهوایی وسترن را به این فیلمها اضافه کرد. تمام اینها گفته شد تا به این موضوع اشاره شود که کفشهای هوشمند و دِلوریئنها و هاوِربُردهای این فرنچایز، همگی بهحق برای «بازگشت به آینده» جایگاهی را در تاریخ سینمای علمیتخیلی کسب کردهاند.
فیلم بیگانه | ۱۹۷۹ | Alien
- کارگردان: ریدلی اسکات
- امتیاز میانگین ۹۱۹ هزار کاربر سایت «آیامدیبی»: ۸.۵ از ۱۰
این فیلم علمی تخیلی پیشگامانه از ریدلی اسکات، داستان خدمه یک سفینه فضایی تجاری (به سرپرستی اِلن ریپلی سرسخت با بازی سیگورنی ویور) را روایت میکند که برای بررسی ادعاهای ریپلی مبنی بر وجود نژادی از بیگانهها عازم شدهاند که سفینه قبلی او را تحت کنترل گرفتند؛ و چندان هم طول نمیکشد تا این گروه جدید با اولین بیگانههای مرگبار روبهرو شوند که ابتدا در قالب موجودی ظاهر میشوند که چهره یکی از آنها را همچون یک اختاپوس در بر میگیرند. فضای کلاستروفوبیک فیلم با الهام از داستانهای علمیتخیلی کلاسیک خلق شد اما سرمایهگذار پیدا نمیکرد تا اینکه «جنگهای ستارهای» (Star Wars) نشان داد که تماشاگران تشنه دیدن فیلمهای علمیتخیلی دیدنی و به لحاظ بصری باشکوه و چشمگیر هستند. یکی از شگردهای برجسته فیلم این است که هرگز بیگانه مورد اشاره در عنوان فیلم را به صورت کامل نشان نمیدهد تا منبع وحشت خود و هراس ناشی از آن را حفظ کند؛ این راهی فوقالعاده و درخشان برای خلق تعلیق بود که پس از «بیگانه» بیشمار تکرار شد؛ و البته که به خود بیگانه داستان که با عنوان Xenomorph XX121 دقیقتر شناخته میشود کمک کرد تا در دنبالهها و سرآغاز متعددی بر این فیلم زنده بماند و حتی به شخصیت اصلی داستانهای فرعی (اسپینآفهای) متعددی در حوزههای ادبیات و بازیهای ویدیویی هم بدل بشود.
فیلم پرتقال کوکی | ۱۹۷۱ | Clockwork Orange
- کارگردان: استنلی کوبریک
- امتیاز میانگین ۸۵۹ هزار کاربر سایت «آیامدیبی»: ۸.۳ از ۱۰
این اثر کوبریک که بر اساس رمان سال ۱۹۶۲ آنتونی بِرجِس شکل گرفته است یک داستان ویرانشهری (دیستوپیایی) کلاسیک است. الکس (مالکوم مکداوِل) مجرم نوجوانی است که علاقه وافری به موسیقی کلاسیک دارد و همینطور تحمیل درد به آدمهای بیگناه! وقتی جرمها و جنایتهای او گریبانگیرش میشوند، سر از زندان درمیآورد ولی امید میرود که بهواسطه درمانی تجربی میلش به خشونت مفرط درمان شود. «پرتقال کوکی» – که با لنزهای کاملا زاویه باز (اکستریم واید انگل) فیلمبرداری شد تا کیفیتی خیالی و رویایی پیدا کند – به یکی از جنجالیترین فیلمهای دوران خودش بدل شد. زمانی که گفته شد فیلم در انگلیس الهامبخش جنایتهای تقلیدی شده، خود کوبریک درخواست کرد که فیلم از سینماهای این کشور برداشته شود؛ و این موضوع باعث شد تا سایر کشورها نیز بهسرعت نمایش فیلم را ممنوع کنند که در بعضی موارد تا دههها طول کشید. با وجود این، هیچ جنجالی نتوانست تحسین منتقدان را تحت تاثیر قرار بدهد. «پرتقال کوکی» در رشتههای پرشماری از جوایز اسکار و بفتا کسب نامزدی کرد.
۲۰۰۱: ادیسه فضایی | ۱۹۶۸ | ۲۰۰۱: A Space Odyssey
- کارگردان: استنلی کوبریک
- امتیاز میانگین ۶۹۸ هزار کاربر سایت «آیامدیبی»: ۸.۳ از ۱۰
اگر میخواهید در زندگیتان فقط یک فیلم علمی تخیلی تماشا کنید، مطمئن شوید که آن فیلم همین «۲۰۰۱: ادیسه فضایی» اثر استنلی کوبریک بیمانند است. بهسختی میشود این فیلم را در چند جمله خلاصه کرد اما شاید این بهترین توصیف از آن باشد که مراقبهای است بر تکامل بشر؛ و نمونهای چشمگیر و برجسته در این حوزه که فیلمبرداری باشکوه و فوقالعادهای هم دارد. علاوه بر این، اثر کوبریک فیلمی پیشگویانه هم هست و در حالی که فصل بازگشت فیلم به خاستگاه بشر مشهور است اما بخش اعظمی از آن، گروهی در یک سفینه فضایی را دنبال میکند که ماموریتشان را با کمک «هال ۹۰۰۰» (دستگاهی حاصل فناوری هوش مصنوعی که به نظر میرسد در انسان بودن از فضانوردهای گوشتوخون متکی به خود پیشی گرفته است) پیش میبرند. کُندی ضرباهنگ فیلم هم مشهور است اما داستانگویی مبتکرانه و شیوههای فیلمسازی انقلابیاش آن را به اثری در تاریخ سینما بدل کرده است که تقریبا به هیچ فیلم دیگری شباهت ندارد. از این رو بهراحتی میتواند رد و نشان «۲۰۰۱: ادیسه فضایی» را در هر فیلم علمیتخیلیای پیدا کرد که پس از نمایش عمومی این شاهکار کوبریک ساخته شده است.
فیلم پارک ژوراسیک | ۱۹۹۳ | Jurassic Park
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- امتیاز میانگین ۱ میلیون کاربر سایت «آیامدیبی»: ۸.۲ از ۱۰
پیشبینی وقوع شبیهسازی حیوانات و انسان تا رسیدن به دهه ۱۹۹۰ به امری بسیار بدیهی و پیشپاافتاده بدل شده بود؛ اما نظرتان درباره شبیهسازی دایناسورها چیست؟ استیون اسپیلبرگ با اقتباس از رمان مایکل کرایتِن در قالب بلاکباستری نوآورانه و تحولبرانگیز درباره پارکی تفریحی با موجودات ماقبل تاریخ – که از کنترل خارج میشود – قواعد داستانی علمی تخیلی را بیکموکاست رعایت کرد: انسان با نیروی طبیعت درمیافتد و باید با عواقب غیرمنتظره نظریه آشوب مواجه شود؛ اما نتیجه کار اسپیلبرگ و همکارانش به یک فیلم ماجراجویانه بینهایت هیجانانگیز بدل شد که مسائل علمی مرتبط را به شکلی غافلگیرکننده باورپذیر مطرح میکند. جالب اینکه جانوران غولپیکر احضارشده در «پارک ژوراسیک» همچنان بهگونهای شگفتانگیز واقعی به نظر میرسند؛ و این حاصل کار فیلمسازی باهوش و خلاق است.
فیلم بلید رانر | ۱۹۸۲ | Blade Runner
- کارگردان: ریدلی اسکات
- امتیاز میانگین ۸۰۰ هزار کاربر سایت «آیامدیبی»: ۸.۱ از ۱۰
اسکات یک بار دیگر با این فیلم کلاسیک ثابت کرد که چرا استاد ژانر علمی تخیلی است؛ فیلمی که آن زمان چشماندازی آیندهگرا از شهر لسآنجلس در سال ۲۰۱۹ را به نمایش گذاشت. ریک دِکِرد (هریسن فورد) یکی از بلید رانرهای داستان است؛ افرادی که ماموریتشان ردیابی و کشتن کسانی است که با عنوان رِپلیکِنت شناخته میشوند و انسانهایی غیرعادی و مهندسیشده به شمار میروند. ریک باید رپلیکنتهایی را پیدا کند که غیرقانونی پا به زمین گذاشتهاند و آزمون وویت-کمپف (Voigt-Kampff) را اجرا کند که ظاهرا میتواند باعث تمایز رپلیکنتها از انسانهای واقعی شود. ریدلی اسکات برای خلق سبک بصری آیندهگرا و زیباییشناسی اثرش از نقاشیهای کلاسیک ادوارد هاپر و خط افق هنگکنگ الهام گرفت تا شمایل فیلمنوآرگونه و فناوریمحور «بلید رانر» خلق شود. نسخههای مختلفی از این فیلم – در طول سالهایی که از اولین نمایش عمومیاش گذشت – عرضه شدهاند از جمله نسخه کارگردان که در آن گفتار متن فیلم – که اسکات و فورد هر دو از آن بیزار بودند – حذف شده است.
ناگفته نماند که دنباله این فیلم با عنوان «بلید رانر: ۲۰۴۹» اثر دنی ویلنوو هم که در سال ۲۰۱۷ به نمایش عمومی درآمد، یکی از بهترین آثار ژانر علمیتخیلی به شمار میرود.
فیلم مریخی | ۲۰۱۵ | The Martian
- کارگردان: ریدلی اسکات
- امتیاز میانگین ۸۹۴ هزار کاربر سایت «آیامدیبی»: ۸ از ۱۰
از آنجایی که این سومین فیلم اسکات در این فهرست دهتایی بر مبنای آرای عموم تماشاگران در سراسر جهان است، میتوان ریدلی اسکات را پادشاه بیتاجوتخت ژانر علمی تخیلی نامید! فیلمساز بزرگی که در سایر ژانرها هم آثار سینمایی بهیادماندنی و درخشانی دارد از جمله «تلما و لوییز» (Thelma & Louise) و «گلادیاتور» (Gladiator) بهترتیب محصول سالهای ۱۹۹۱ و ۲۰۰۰. «مریخی» که مت دِیمِن، جسیکا چستین، جف دنیلز، کریستن ویگ، چیوِتِل اجیوفِر، شان بین، مایکل پِنیا، کیت مارا، سباستین استن، مکنزی دیویس، دانلد گلاور و… در آن بازی کردهاند بر اساس رمانی به همین نام از اندی ویر شکل گرفته است و داستان فضانوردی را روایت میکند که در مریخ جا میماند و در حالی باید برای بقا تلاش کند که ناسا میخواهد او را نجات دهد و به زمین برگرداند. «مریخی» هم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و هم در گیشه با فروشی ۶۳۰ میلیون دلاری خوش درخشید و به پرفروشترین فیلم کارگردانش تا آن زمان بدل شد. این فیلم که به خاطر کارگردانی، جلوههای بصری، موسیقی متن، فیلمنامه، صحت جنبه علمی داستان و بهخصوص بازی دیمن تحسین شد، ۷ نامزدی جایزه اسکار شامل بهترین فیلم، فیلمنامه اقتباسی و بازیگر مرد اصلی را هم کسب کرد.