10 تا از بهترین انیمه های ساخته شده براساس کمیک بوک های مانهوا
به گزارش ماندالا مگ، دنیای انیمه وام دار بسیاری از آثار مانگا جذاب، سرگرمکننده و پرمخاطب است که توجه خوانندگان را به خود جلب کردند. درواقع درسالهای اخیر شاهد محبوبیت بینالمللی مانگا بودیم که در ادامه افزایش محبوبیت آثار کمیک کره و چین که به ترتیب «manhwa» و «manhua» نامیده میشوند را هم بهدنبال داشت.
اگرچه بهنظر میرسد هر دو کلمه بهصورت مانهوا تلفظ میشوند، اما نوع تلفظ کلمه کرهای بیشتر بهصورت منهوا یا منووا است که البته باتوجه به جا افتادن کلمه مانهوا درمیان مخاطبان ما هم از همین تلفظ استفاده میکنیم.
از نظر محتوایی این سه شکل از آثار کمیک چه از بعد جلوه هنری و چه از نظر چیدمان داستانی شباهت بسیاری به هم دارند، امری که باعث شده است در مواردی این کمیکها هم بهعنوان مانگا ژاپنی در نظر گرفته شوند. اما دراصل چندین تفاوت ظریف میان این سه نوع کامیک وجود دارد که میتوان آنها را در سبک هنری نویسنده و خالق این آثار جستوجو کرد.
هرچند از آنجایی که دنیای انیمه هم این روزها توجه بیشتری به این آثار نشان داده است و استودیوهای ژاپنی براساس شماری از مانهوا محبوب کرهای، مجموعههایی جذاب و پرمخاطب را تولید و منتشر کردند، درک این تفاوت و متمایز کردن آنها از یکدیگر سختتر هم شده است. ما دراین مرور خاص قصد داریم بیشتر به مفهوم مانهوا کره و انیمههایی بپردازیم که براساس این آثار ساخته شدهاند.
در گذشته مانهوا در کره چیزی بیش از یک نوع سرگرمی ساده نبود. اگرچه تعداد زیادی داستان جذاب در این حوزه ارائه میشد که هرکدام در نوع خود بسیار شگفتانگیز و گیرا بودند، اما متأسفانه بسیاری از این آثار درخشان هیچ وقت فرصت معرفی در رسانههای مطرح روز را پیدا نکردند. اما خوشبختانه بهتدریج شاهد تغییر این فضا و درخشش بیشتر آثار مانهوا بوده و هستیم.
دراین بین ابتکار شرکتهایی همچون کرانچیرول و ایجاد فرصت برای تبدیل شدن آثار مانهوا کرهای به انیمههای جذاب و دلپذیر باعث شد این آثار بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته و دیده شوند.
اکنون طرفداران مشتاقی در گوشه و کنار جهان زندگی میکنند که بهتر با مانهوا آشنا شده و انیمههای اقتباسی آن را هم مشتاقانه دنبال میکنند. البته در دنیای مانهوا این تنها شروع راه است و هنوز مسیر زیادی باقی مانده است تا ایدههای جذاب وبتون در قالب اقتباسهای انیمهای، خالق نمایشهایی خیالانگیز و فراموش نشدنی شوند.
دراین مرور بهسراغ تعدادی از این آثار مانهوا رفته و بررسی میکنیم که انیمه های اقتباس شده آنها تاچه حد موفق عمل کرده و محبوبیت پیدا کردند. پیش از شروع همچون همیشه یادآوری میکنیم هنگام معرفی آثار انیمه به بخشی از خط داستانی آنها اشاره میشود، پس این هشدار اسپویل را در نظر داشته باشید.
۱۰. انیمه دختر طبقه پایین (The Girl Downstairs)
از نظر فنی نمیتوان اقتباس این مانهوا را یک انیمه درنظر گرفت، چراکه ساخت آن را یک استودیوی چینی برعهده داشته است. بااینحال این اثر هنوز هم سزاوار قرار گرفتن در این فهرست است، چراکه یکی از اقتباسهای خوب انجام شده براساس مانهوا است. داستان این اثر حول روابط عاشقانه میان یک دانشجوی سال اولی و یک آیدل میچرخد که بهتازگی صنعت سرگرمی را ترک کرده و بهدنبال شروعی تازه است. رابطهای که قطعا ساده پیش نمیرود.
اقتباس هشت قسمتی این مانهوا، نمایشی کوتاه و سریع است، چراکه هر قسمت از آن کمی بیش از ده دقیقه است. درنتیجه شاید بتوان تمام هشت قسمت آن را در یک قسمت بلند خلاصه و کامل کرد. بااینحال انیمه دختر طبقه پایین همچنان نمایش خوبی است که به بینندگان انگیزه میدهد بیش از قبل به شکوفایی روابط عاطفی خود اهمیت بدهند. از طرف دیگر این انیمه چشماندازی از صنعت سرگرمی و بایدها و نبایدهای زندگی ستارگان این دنیای پرزرق و برق را به نمایش میگذارد.
۹. انیمه نجیبزاده (Noblesse)
کرانچی رول بهتازگی در زمینه ساخت آثار درخشان اقتباس شده از مانهوا ابتکاری درخشان انجام داده است و از این طریق به تازهواردان دنیای انیمه اجازه میدهد با این رسانه جدید بهتر آشنا شوند. یکی از محبوبترین اقتباسهای آنها در این زمینه انیمه نجیبزاده است که براساس مانهوایی بههمین نام ساخته شده است. نمایشی که بهدلیل جذابیت پیش فرض داستانی خود بهشکلی غیرمنتظره محبوب شد.
این انیمه داستان نجیبزادهای به نام «کادیس دی رایزل» است که ۸۲۰ سال در خواب بوده و از بسیاری از پیشرفتهای بشر در زمینه فناوری بیاطلاع مانده است. او پس از بیدار شدن در ساختمانی متروکه در مسیری متفاوت قرار گرفته و حتی در یک دبیرستان ثبتنام میکند. بهعلاوه او همزمان با تحصیل، مشغول مبارزه با شرکتی قدرتمند است. درونمایهای که هم مضحک بهنظر میرسد و هم سرگرمکننده است.
انیمه نجیبزاده مطمئنا در نوع خود اثری جالب توجه است، هرچند وجود پارهای مسائل اجازه شکوفایی کامل را به آن نمیدهد. بهعنوان نمونه شخصیتهای انیمه با شخصیتهای معرفی شده در مانهوا تفاوت دارند، امری که باعث شدن علاقمندان وبتون چندان جذب این انیمه نشوند. درواقع نمایش و معرفی برخی شخصیتها چندان دلپذیر از کار درنیامده است، هرچند با وجود این مسائل، نجیبزاده نقاط قوتی هم داشت که متأسفانه چندان چشمگیر نبوده و درنهایت موفقیت کاملی را برای آن به ارمغان نیاوردند.
۸. انیمه دکتر الیس: بانوی سلطنتی با چراغ
انیمه دکتر الیس: بانوی سلطنتی با چراغ اگرچه تحتالشعاع یکی دیگر از انیمههای اقتباسی زمستان سال جاری میلادی قرار گرفته و آنطور که باید و شاید دیده نشد، اما همچنان یکی از اقتباسهای جذاب مانهوا و اثری قابل قبول در ژانر ایسکای است. در یک چرخش سرگرمکننده، قهرمان اصلی این اثر ساکن پادشاهی خیالانگیز بود که بعد از مرگ در دنیای مدرن و روی زمین تناسخ پیدا کرده و تصمیم میگیرد برای جبران اشتباهات زندگی گذشته خود، پزشک شود.
متأسفانه باز هم واقعهای تراژیک رخ داده و او پیش از زمان مقرر از دنیا رفته و دوباره درگیر پدیده تناسخ میشود. هرچند این بار بخت به او رو کرده و دوباره در زندگی گذشته خود، اما این بار در سن نوجوانی تناسخ پیدا میکند. مسئلهای که به او فرصت میدهد با پرهیز از اشتباهات گذشته، سرنوشتش را بهگونهای دیگر رقم بزند.
اگرچه داستان این مانهوا کمی پیچیده به نظر میرسد، اما این اثر بیشتر داستانی شرورانه با چند مرحل اضافی است. انیمه این مانهوا هم بهشدت روی تاریخچه پزشک بودن شخصیت اصلی یعنی دکتر الیز تمرکز کرده و سعی میکند جزئیات داستان را تاحدامکان دقیق به تصویر بکشد.
همچنین سازندگان روی انگیزه اصلی قهرمان داستان برای اثبات خود مانور زیادی دادند. انیمه دکتر الیس بانوی سلطنتی با چراغ از بسیاری جهات اثری خوب و قابل قبول است، هرچند از میانه داستان کمی افت پیدا کرده و بهواسطه ضعف در خط داستانی و حضور شخصیتهای جانبی ضعیف، آنگونه که باید موفق به جلب نظر مخاطبان نمیشود. درمجموع این اثر ارزش یک بار تماشا کردن را دارد، اما انتظار بالایی از آن نداشته باشید.
۷. انیمه جادوی یک بازگشته باید خاص باشد
انیمه خیالانگیز جادوی یک بازگشته باید خاص باشد در فصلی منتشر شد که شاهد ارائه طیف گستردهای از انیمههای مشابه با فضای خیالانگیز بودیم، درنتیجه باوجود تلاشهایش برای متمایز بودن با دیگر آثار، درنهایت آنطور که باید و شاید دیده نشد.
داستان این مانهوا در مورد جادوگری قدرتمند بهنام «دزیر» (Desir) است که در مواجه با تهدید پایان جهان درکنار چند قهرمان برگزیده دیگر قرار میگیرد تابهعنوان امید نهایی بشریت کاری برای رفع این تهدید انجام دهد. بااینحال تلاشهای او و دیگران به نتیجه نرسیده و آنها در مأموریت خود شکست میخورند. هرچند دست سرنوشت او را در موقعیتی قرار میدهد که دوباره به دوران جوانی بازگشته و فرصتی برای جبران اشتباه خود پیدا میکند. از همینجا او باید همه تلاشش را به کار بگیرد تا مطمئن شود همه چیز بهگونهای متفاوت پیش رفته و آینده بشریت تضمین خواهد شد.
باید بپذیریم که چیز شگفتانگیزی در مورد این انیمه وجود ندارد، بااینحال چند نکته مثبت دارد که توجه به آنها خالی از لطف نیست. این انیمه از همان قست اول شروعی متقاعدکننده داشت که خط داستانی آن را بهخوبی برجسته میکرد. هرچند همانقدر که قسمت اول آن سعی در فاصله گرفتن از کلیشهها و نمایش دادن فضایی متفاوت را داشت، درادامه دوباره شاهد روالی قدیمی و آشنا بودیم.
وضعیت آموزش قهرمان داستان در آکادمی آموزشی مثل بسیاری دیگر از آثار مشابه خسته کننده است و سازندگان برای متمایز کردن اثر خود تلاش چندانی نمیکنند. از طرف دیگر شخصیت دزیر شخصیتی دلپذیر و دلسوز است که درکنار دوستان صمیمی خود در مسیر رسیدن به موفقیت تلاش میکند. اما با وجود کاستیها، همچنان باید اشاره کنیم که این مجموعه پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به اثری موفق در فصول احتمالی آینده را دارد، هرچند فصل اول آن هم باوجود همه این مسائل همچنان اثری ساده اما دیدنی است.
۶. انیمه خدای دبیرستان ( The God Of High School)
دیگر مانهوای محبوبی که منبع ساخت اقتباسی انیمهای بوده، خدای دبیرستان است. ساخت انیمه اقتباس شده از این اثر را استودیو ماپا برعهده داشت، استودیویی که بهعنوان یکی از بهترین استودیوهای انیمه سازی حال حاضر شناخته شده و ساخت آثاری همچون حمله به تایتان و جوجوتسو کایسن را در کارنامه دارد.
این مسئله باعث شد انتخاب این استودیو برای ساخت این مانهوا محبوب، طرفداران این اثر را بسیار هیجان زده کند. بهواقع هم آنها در ساخت این اثر بسیار استادانه عمل کرده و با ترکیب جذاب انیمه، موسیقی و خط داستانی قابل قبول، تجربهای تماشایی و جذاب را به نمایش گذاشتند.
تماشای صحنههای مبارزه به تصویر کشیده شده در این انیمه برای سنین مختلف جذاب بوده و لذتی بصری را خلق کرده است که به این زودیها قدیمی نمیشود. درمجموع باید گفت MAPPA هنر خود را در ساخت این انیمه نشان داده که اشارهای ضمنی به مهارت سازندگان این اثر است.
البته این استودیو در این اقتباس، بسیاری از داستانهای پس زمینه را کنار گذشته و توجه خود را به مجموعهای از صحنههای اکشن مبارزه داده و درواقع تصویرگر این نبردهای شگفتانگیز شد، بدون آنکه به پس زمینه احساسی این برخوردها توجه کند. امری که از دید طرفداران مانهوا خدای دبیرستان بهنوعی نادیده گرفتن جهان سازی این اثر بوده و باعث خلق منظرهای مبهم شد که انیمه دوستان را هم سردرگم میکند.
۵. انیمه ضربه ویروسی (Viral Hit)
مانهوا ضربه ویروسی دیگر اثری است که منبع ساخت انیمهای جذاب است. ضربه ویروسی درهمان ابتدا شروعی خشن دارد. البته عادت کردن به سبک انیمیشن سازی آن هم شاید کمی سخت باشد، چرا که سازندگان از نظر طراحی شخصیت از منبع اصلی الهام گرفتند و درنتیجه حالت چهره شخصیتها کمی عجیب و غریب و غیرمنتظره است که البته بیننده به تدریج به آن عادت خواهد کرد.
شاید لازم بود تیم سازنده انیمه کمی در این زمینه متفاوت عمل کرده و جنبههای بصری آن را تعدیل میکردند تا به جذابیت نهایی کار اضافه میشد. از طرف دیگر دو قسمت اول این اثر شامل صحنههای کتک خوردن و آزار و اذیت قهرمان اصلی داستان است که بیشتر ناراحت کننده هستند، چون عملا حاوی صحنههای ضربه زدن چه به معنای واقعی کلمه و چه بهصورت مجازی نبوده و از این جهت، شاید نمایش آن کمی بیهوده به نظر برسد.
قهرمان اصلی داستان «هابین یو» (Hobin Yoo) نام دارد که قهرمان عجیبی است. او از یک طرف بهدلیل موقعیتی که در آن قرار دارد شخصیتی دلسوز به نظر میرسد و از طرف دیگر مشغول قلدری کردن در مدرسه است.
خوشبختانه درادامهی داستان او دوستانی خوب پیدا میکند که به تغییر خلقوخو و شخصیت او کمک کرده و جلوهی بهتری از او را به نمایش میگذارند. صحنههای مبارزه در انیمه ضربه ویروسی هم باوجود جذاب بودن، نوعی سادگی را در دل خود پنهان کردهاند.
چراکه معمولا شاهد چند ضربه و حرکت محدود هستیم که هابین آنها را در طول ماه گذشته تمرین کرده است تا در زمان نیاز از آنها استفاده کند. مسئله دیگر در مورد شخصیتهای شرور داستان است که بیشتر از همان کهن الگوهای شخصیتهای قلدر داستانی پیروی میکنند، هرچند که بهمراتب نفرتانگیزتر هستند.
۴. انیمه دلیلی که رئلیانا پاش به عمارت دوک باز شد
یکی دیگر از انیمههای اقتباس شده و جذاب از آثار مانهوا که ارزش قرار گرفتن در این فهرست را دارد، انیمه دلیلی که رئلیانا پاش به عمارت دوک باز شد است. البته در ترجمه این اثر شاهد چند تغییر هستیم که بیشتر برای قابل درک بودن آن برای مخاطب ژاپنی انجام شدند.
این مانهوا یکی از آثار سبک ایسکای است که در مورد شخصیت «پارک یونها» (Park Eunha) است که در انیمه با عنوان «هاناساکی رینکو» شناخته میشود. او در دانشگاه مورد علاقه خود پذیرفته میشود، هرچند پایان خوشی در انتظار او نیست. او فکر میکند بهزودی خواهد مرد، اما بهجای تجربه مرگ در بدن دختری به نام «رئلیانا مکمیلان» (Raeliana McMillan) متولد میشود، نجیبزادهای که شخصیت رمانی است که او در حال خواندن آن بود.
اما ظاهرا سرنوشت تلخ قرار نیست اینجا هم دست از سر او بردارد، چراکه یونها میداند رئلیانا هم قرار است بهزودی مسموم شده و جان خود را از دست بدهد. از اینجا است که او تلاش میکند داستان را تغییر داده و برای فرار از سرنوشت، وارد خط داستانی متفاوتی شود و برای این کار عشق خود را به دوکی به نام «نوآ وینکایت» (Noah Wynknight) ابراز میکند که قهرمان اصلی این داستان است.
این تغییر رویه باعث شکلگیری یک سری رویدادهای خندهدار میشود، بهخصوص وقتی رئلیانا از اطلاعات خود از فضای اصلی داستان استفاده میکند تا دوک را در موقعیتی قرار دهد که واقعا عاشق این شخصیت شود.
انیمه اقتباس شده از این مانهوا هم اثری شیرین و جذاب است که داستان را بهشیوهای بسیار ظریف بیان میکند. امری که باعث شد طرفداران این اثر بهسرعت اشتیاق خود را برای ساخت فصل دوم آن به نمایش بگذارند.
رئلیانا بهواقع ستاره اصلی نمایش است، بهخصوص در نیمه اول داستان که بهعنوان شخصیتی شاد و باطراوت به بیننده معرفی میشود. هرچند درادامه همانطور که داستان پیش میرود، او رفته رفته در دام عشق دوک گرفتار شده و تاحدی اعتماد بهنفس و اختیار خود را از دست میدهد. هرچند که او تابهانتها همچنان دوست داشتنی باقی میماند.
۳. انیمه ظاهرگرایی (Lookism)
ظاهرگرایی وبتونی بسیار محبوب است که تقریبا نزدیک به یک دهه از عمر آن میگذرد و تاکنون شاهد انتشار ۲۰ جلد از آن بودیم. این مانهوا یکی دیگر از نامزدهای مناسب برای ساخت اثری اقتباسی بوده و نتفلیکس برای تبدیل این امکان به واقعیت، تلاش بسیاری کرد.
ظاهرگرایی در مورد شخصیت «پارک هیون سوک» (Park Hyung Suk) است، نوجوانی که بهصورت مرتب به خاطر ظاهر خود مورد حمله قرار میگیرد. یک روز او از خواب بیدار میشود، درحالی که در بدن متفاوتی است. او از این فرصت تازه برای شروعی دوباره در مدرسه بهره برده و زندگی جدید را آغاز میکند.
همانطور که مشخص است، ایده اصلی این اثر چندان بکر و دست اول نیست، اما لوکیسم در زمینه ایجاد حس طراوات و تازگی موفق عمل کرده و سوژهای تکراری را با جنبههای احساسی جدید به نمایش گذاشته است. بهخصوص اگر به این نکته توجه کنیم که شخصیت پارک بیشتر شخصیتی پیچیده است تا نمایشی از یک شخصیت اصلی تأثیرگذار باشد.
مسلم است که مانهوا این اثر به مراتب از انیمه اقتباس شده بهتر است، اما استودیو سازنده انیمه هم کار خود را خوبی به انجام رسانده و مخاطبان، بهخصوص آن گروهی که مانهوا را مطالعه نکردند را هم مجذوب خود کرده است.
۲. انیمه برج خدا (Tower of God)
درکنار سولو لولینگ بهعنوان بهترین مانهوا تمام دوران، بدون شک برج خدا محبوبترین اثری است که با اقتباس انیمهای خود شهرت بیشتری پیدا کرد. اثری که همچنین یکی از پربحثترین آثار دنیای انیمههای اقتباس شده از مانهوا است.
مانهوا برج خدا اثری خارقالعاده است که داستانی بلندپروازانه را روایت میکند، داستانی که به کمک عناصری همچون فضای اکشن، جهان سازی، زبان طنز و البته شخصیتهای توسعه یافته خود تأثیرگذار و قابل تأمل است. داستان این مانهوا از همان ابتدا فریبنده است و خوشبختانه خط داستانی آن با ظرافت و بدون دشواری خاص به سمت جلو حرکت میکند و همزمان با پیچ و تابهایی ظریف بیننده را مجذوب خود میکند.
انیمه این اثر که بهوسیله استودیو «Telecom Animation Film» ارائه شده است، یکی از اولین اقتباسهایی بود که براساس یک مانهوا تولید شدند. اثری که اگر منبع اصلی آن را در نظر نگیریم، اثری جذاب است که با واکنشهای مثبتی هم روبهرو شد. بااینحال کسانی که مانهوا این اثر را خواندند، آن را مجموعهای ناامیدکننده میدانند یا دست کم این همان چیزی است که در تالارهای گفتگوی آنلاین قابل مشاهده است.
اما داستان برج خدا در مورد چیست؟ عنوان این مانهوا اشاره به برجی خاص است که جنگجویان منتخب میتوانند شانس خود را برای بالا رفتن از آن امتحان کنند. آنها در هر مرحله درگیر آزمونهایی سخت میشوند تا رفته رفته تکامل پیدا کرده و اعضای نخبه و برتر شناسایی شوند. درنهایت کسی که بتواند همه آزمونها را با موفقیت پشت سرگذاشته و به نوک برج برسد، میتواند آرزویی داشته باشد که برآورده میشود.
دراین بین ما با شخصیت «بام» آشنا میشویم که ظاهرا پس از آنکه تنها دوستش «ریچل» او را ترک کرده، دچار مشکل فراموشی شده است. او قدم به برج خدا میگذارد به این امید که راهی برای پیدا کردن ریچل پیدا کند.
مانهوا برج خدا داستان پیچیده و ماجراهای فرعی جالب توجهی دارد که نباید با سادهانگاری در بهتصویر کشیده شدن، خراب شوند. شاید همین مسئله باعث ناامیدی علاقمندان مانهوا شده است، چراکه به نظر میرسد پیچیدگی دو شخصیت بم و ریچل آنطور که باید و شاید در انیمه به تصویر کشیده نشده است. از طرف دیگر بهنظر میرسد جهان سازی انیمه هم آنطور که انتظار میرفت از کار درنیامده است، گویی این اقتباس با جهان سازی خودش مشکل دارد و بدون آنکه بهاندازه کافی گسترش پیدا کند، بهدنبال ارائه تصویری جامع است که بیشتر مخاطب را سردرگم میکند.
البته فصل اول این انیمه دارای نکات مثبتی هم بود که نمیتوان از کنارشان بیتفاوت عبور کرد. فضای حماسی انیمه گاهی بسیار تأثیرگذار است. دو شخصیت «اگنس» و «راک» که هر دو از قهرمانان جانبی هستند، بسیار فوقالعاده از کار درآمدهاند. دو شخصیتی که یکی با پیچیدگیهای عاطفی و دیگری با حالوهوای کمدی خود بیننده را مجذوب میکنند. از طرف دیگر قسمت آخر فصل اول این انیمه هم بسیار خوب از کار درآمده بود و بهبهترین شکل بیننده را برای دنبال کردن این انیمه و تماشای فصل بعدی آن آماده میکرد.
۱. انیمه سولو لولینگ (Solo Leveling)
یکی از مهیجترین انیمههای سال جاری میلادی، انیمه جذاب سولو لولینگ بود که توجه بسیاری را به خود جلب کرد. این انیمه براساس مانهوایی به همین نام اثر «چوگونگ» (Chugong) ساخته شده است که از آن بهعنوان محبوبترین مانهوا تمام دوران یاد میکنند. اثری که بر دیگر آثار وبتون هم تأثیرگذار بوده است. صرفنظر از بحث کیفی، سولو لولینگ نام بزرگی است که وجود هرگونه کم و کاستی در تبدیل آن به یک انیمه، میتوانست تأثیراتی منفی حتی روی اثر اصلی داشته باشد. هرچند خوشبختانه تیم سازنده با موفقیت این چالش را پشت سرگذاشته و اثری در خور ستایش و توجه را به بینندگان ارائه کرد.
داستان این مانهوا در مورد شخصیتی بهنام «سونگ جین-وو» (Sung Jin-woo) است که خود را درگیر سفری پرمخاطره میبیند که زندگیش را در معرض خطر قرار داده است. او ساکن دنیایی است که تعدادی از ساکنان آن قدرتهای ویژهای پیدا کردند، درحالی که او حتی توانایی چندانی برای محافظت از زندگی خود ندارد. بااینحال او در اتفاقی غیرمنتظره فرصتی برای رشد و پیشرفت پیدا میکند و پذیرش این موقعیت تازه، به سونگ کمک میکند تا تواناییهایش را بهتدریج ارتقا داده و در سطوح بالاتری قرار بگیرد.
سولو لولینگ دنیایی جالب توجه را به تصویر میکشد که از عناصر مرموز و فضای تعلیق آمیز بهره گرفته است تا داستانش را بهزیبایی هرچه تمام به تصویر بکشد. اما اینکه بتوان فضای مانهوا را به دنیای انیمه منتقل کرد، بحث دیگری است که خوشبختانه در این مورد با موفقیت به انجام رسیده است. عمده سکانسهای انیمه درخشان هستند و بیننده را با داستان سونگ جینوو همراه میکنند. مرد جوانی که بهصورت مرتب بهوسیله هیولاها و دیگر شکارچیان مورد آزمایش قرار گرفته و مبارزاتی هیجانانگیز را به نمایش میگذارد که هم راضیکننده و هم عمیقا تأثیرگذار هستند.
با مرور این انیمه جذاب به پایان این مطلب رسیدیم. نظر شما در مورد سبک کرهای مانگا چیست؟ آیا انیمههای اقتباس شده از مانهوا را میپسندید؟ انیمه محبوب شما کدام است؟ اگر جای انیمه اقتباس شده محبوب خود را در این فهرست خالی دیدید، خوشحال میشویم نام آن را با ماندالا مگ و دیگر مخاطبان هم درمیان بگذارید.